یادداشت izabella

izabella

izabella

4 روز پیش

        باورم نمیشه که اینطوری تموم شد:)))
در نگاه اول یه کتاب فانتزی مثل همه فانتزیای دیگه به نظر میاد ولی کم کم به اواسط کتاب که میرسه انگار تمام صفحه ها سیاه میشن و باورت نمیشه که چجوری از اون فضا اروم اولیه رسید به همچین طوفان ترسناکی.
انگار از همون اول هم سرنوشت دختر بچه دنبالش بود انگار داشتن با مهربونی کم کم امادش میکردن با سرنوشتش رو به رو بشه و زیاد نترسه...
کتاب هم مناسب نوجوان ها نیست بیشتر برای بزرگسالان.
و در اخر دیالوگی که با شنیدش مو به تنم سیخ میشه:
《جادویی هم وجود نداشت.هرچه بود فقط مرگ بود》
حتما حتما خوندنش پیشنهاد میشه.
      
284

28

(0/1000)

نظرات

فهیمه حدیدی

فهیمه حدیدی

3 روز پیش

ولی اسپویل انگیز شد که😁🤌🏻

0

izabella

izabella

2 روز پیش

ای وای :))
ولی اصلا اخرش قابل حدس نیست اصلا نگران نباشید با خیال راحت بخونید♡

0