یادداشت فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸
6 روز پیش

بدی اصلی فاصله انداختن بین تموم کردن کتاب و نوشتن یادداشت برای اون کتاب فراموش کردن جزئیاتیه که میشه با ذکرشون به دیگران تو انتخاب کتاب خوب کمک کرد هر چند این وسط گزارش پیشرفت ها به کمکم اومدن ولی حسابی به مغزم فشار آوردم تا بتونم یه یادداشت منسجم و نزدیک به واقعیتی که تجربه کردم برای این کتاب بنویسم مثل هر کتاب دیگه ای این کتاب هم یه سری نقطه قوت داشت و یه سری نقطه ضعف. اول خلاصه داستان رو میگم بعد نقاط قوت و ضعف رو توضیح میدم خلاصه: یه سری خدایان یونانی المپ نشین داریم که مورد خشم زئوس قرار گرفتن و هر ۷ سال به مدت یک هفته فانی میشن و میشه کشتشون (اگه اشتباه نکنم از المپ هم اخراج شدن) البته همچنان قدرتمندن ولی دیگه نامیرا نیستن و چند تاییشون هم تو زمان شروع داستان از قبل کشته شدن یه سری هم مقر داریم که میفتن دنبال خدایان و اونا رو میکشن. چرا؟ چون شخصی که یکی از این خدایان رو میکشه جاشو میگیره و میتونه کلی به مقرش سود برسونه حالا این وسط یه دختر داریم به اسم لور که آخرین بازمانده یکی از مقرهاست و دنبال انتقامه داستان هم تو زمان حال و شهر نیویورک رخ میده نقاط مثبت: داستان جالب و جذابی داشت و ایده پشت داستان هم قشنگ بود. حتی پیام هایی که نویسنده سعی میکرد منتقل کنه هم خوب بودن هر چند تو انتقال مشکل داشت. سیر اتفاقات رو هم پسندیدم یعنی داستان جای خوبی شروع شد، از مراحل خوبی عبور کرد و جای نسبتا خوبی هم تموم شد و نقطه عطف داستان یعنی جایی که پرده ها افتاد و یک سری حقیقت مشخص شد، غافلگیری خوبی محسوب میشد. نویسنده تو توصیف صحنه های احساسی و عاشقانه بنظرم سنگ تموم گذاشته بود و بدون گفتن توصیف های عجیب و غریب، توصیفات شاعرانه خوبی ارائه داده بود. زوج اصلی داستان دوست داشتنی بودن الخصوص کاستور فکر کنم خیلی از کلمه خوب استفاده کردم💔 نقاط ضعف: نوع روایت و ترجمه اصلا خوب نبود. خیلی جاها توضیحات داستان رو اصلا نفهمیدم و این نفهمیدن صرفا بخاطر ترجمه نبود بلکه نویسنده نتونسته بود روایت خوبی ارائه بده. بارها و بارها تو داستان گفته شد که او بالاخره حقیقت را فهمید ولی بعد معلوم میشد که این حقیقت فهمیده شده اشتباه بوده و تهش من مخاطب نفهمیدم حقیقت چی بود. بدتر از همه اینها اصلا نفهمیدم چرا از اولش آگون برگزار شد و زئوس دقیقا از چی عصبانی بود و چی میخواست. این خیلی مهمه که نویسنده منطق اصلی پشت داستان رو به خوبی به مخاطبش منتقل کنه و اگه نتونه یعنی قلمش مشکل داره و قلم الکساندرا برکن تو این زمینه مشکل داشت. رومخ ترین نکته اینکه دو تا زوج گی تو داستان بود و من نمیدونم چرا اصلا یادم نبود که کتابی که در مورد اساطیر یونانه به احتمال ۹۵ درصد این مورد رو داره چند تا نکته: - قضاوت در مورد پایان داستان یعنی دقیقا آخرش برام به یه چالش تبدیل شد. مسئله اینه که داستان خیلی ساده تموم شد. خیلی خیلی ساده. این سادگی باعث شده از یک طرف ناراضی باشم چون دلم میخواست مثل بقیه کتاب خیلی عجیب و با هیجان تموم بشه و از طرف دیگه حق بدم به نویسنده چون اصلا نکته و پیام نویسنده تو همین پایان بود - کتاب تم فمنیستی داشت و از قضا منم خوشم اومد ازش - در مورد امتیاز بنظرم ۳.۷۵ امتیاز مناسبتریه یعنی نه در حد ۳.۵ پایین بود و نه به حد ۴ میرسید خلاصه امر اگه در مورد اساطیر یونان کنجکاوین و فانتزی شهری دوست دارین لور رو هم میتونین یه گزینه در نظر بگیرین ولی حواستون به نقاط ضعفش باشه و به هیچ وجه با توقع بالا نرین سراغش
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.