یادداشت هلیاخانم
16 ساعت پیش

این کتاب رو دوست داشتم ولی اینطوری نبود که بگم بهترین کتاب جنایی هست که میشه پیدا کرد! من کتاب جنایی-معمایی زیاد نخوندم بنابراین نمیتونم یه نقد درست و حسابی داشته باشم پس صرفا نظر شخصیم رو میگم. ایده کتاب واقعا جالب و هیجانانگیز بود؛ یه قتل در قطاری شلوغ که برحسب اتفاق وسط یه کوه برف گیر میکنه. وقتی موضوع رو فهمیدم بدون فوت وقت اومدم سراغش اما داستان واقعا هیجان خاصی نداشت و این منو دلسرد کرد. ما صرفا همراه کارگاه بودیم نه یه شخص فعال. تموم مسافرهای قطار خیلی خونسرد و منطقی و طرفدار گفتگو بودن. شاید اگه خطری پوآرو رو تهدید میکرد یا چیز دیگری، داستان کشش بیشتری میداشت. با این حساب ما صرفا ناظر حل یک معما هستیم نه یک داستان جنایی که قلب رو بیاره تو دهان! این کتاب اولین آشنایی من با پوآرو بود و خب ازش توقع شرلوک یا چیزی شبیه به اون رو داشتم. یه شخصیت نابغه. اما پوآرو به قول یکی از کارکترها بیشتر شبیه یه پیشگو بود. نوشتار قتل در قطار سريع السیر شرق؛ با کتابهای جنایی-معمایی امروزی متفاوته که خب طبیعیه و اتفاقا من این تفاوت رو پسندیدم. مورد دیگه مکالمه محور بودن این کتاب بود که من بسیار دوستش داشتم. پایان کتاب هم واقعا غیرقابل حدس بود و تا حدودی پسندیدمش. خلاصه اینکه با توجه به حجم کتاب احتمالا بهترین گزینه برای وقتیه که دلتون هوای یه معما رو کرده. پ.ن: راسته که میگن قتل در قطار سريع السیر شرق بهترین کتاب آگاتا کریستیه؟ پ.ن2: نسخه ویدئویش هم تا حد زیادی قابل قبول بود اما مسلما خوندن کتاب حس و حال دیگری داره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.