یادداشت نیما
1404/6/30 - 23:02
خوندن کتاب شهر موشکورها برای من مثل نگاه کردن به یک آینه بود؛ آینهای که چهره واقعی ما انسانها رو نشون میده. موشکورهای داستان، با بیوقفه کندن و ویرانکردن، دقیقاً همون کاری رو میکنن که ما با زمین انجام میدیم: تخریب، مصرف بیحد، و بیتوجهی به پیامدها. طنز ماجرا اینجاست که وقتی طبیعت و منابع رو نابود کردیم، تازه با جدیت دنبال «بازسازی» و «احیا» میافتیم. انگار میخواهیم خودمون رو قهرمان نشون بدیم، در حالیکه واقعیت اینه که اگر تخریب نمیکردیم، نیازی هم به این بازی نبود. این داستان با زبان ساده اما تیز، بشریت رو به سخره میگیره؛ موجودی که به جای اندیشیدن به توقف و تغییر، مدام در چرخه نابودی و بازسازی گیر افتاده. برای من، تلنگری بود که بفهمم شاید بزرگترین دشمن زمین نه طبیعت، که خود انسانه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.