یادداشت محمد سعید میرابیان

افاضات تماشاچی صندلی درجه سه
        در قالب خاطره‌ها و جستارخاطرات گیمن پا در دنیای نویسندگان گذاشتیم و از منظر یک نویسنده به جهان نگریستیم؛ شخصا بسیار از گیمن یادگرفتم و نگاهم به نویسندگی داستان و داستان را بسیار تغییر داد.
یادگرفتم جهان و فرهنگ‌ش برپایه‌ی اساطیر بنا شده است، آموختم داستانِ پریان برای بزرگ‌سال‌هاست، دانستم نویسندگی امری روزمره است و اگر می‌خواهی نویسنده‌ی خوبی باشی باید با غول‌ها هم‌سفره و هم‌سفر شوی. فهمیدم کمیک ایده‌ای میانِ فیلم و متن است که نویسنده کمی جای خواننده تصمیم می‌گیرد و او را کمی مجبور می‌کند که آنچه می‌خواهد را ببیند و نه تصورش را.
یادگرفتم کتاب‌ها جنسیت دارند و نوشتم که:
"اما بنظرم کتاب‌ها شخصیت و ظاهر هم دارند. این شمایل لزوما به نویسنده مربوط نیست؛ بیشتر به حس و احساسات ما نسبت که کتاب است: بازنماییِ شخص‌وارِ یک ایده.
ما با تخیلات‌مان که ریشه در زیسته و تجربه خودمان و تمامی خاطرات‌مان دارد و با برداشت‌مان از کتاب این شخصیت را به او می‌دهیم..."
فهمیدم گیمن هم مانند من عاشق داستان‌های گمانه‌زن و تاریخ جایگزین است و بازگشتم همه خوانده‌هایم در این ژانر را بازخوانی کردم.

لذت بی‌وصفی از خواندن کتاب بردم...
بخونید، شما هم می‌برید...
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.