یادداشت محمد سعید میرابیان
1403/6/25
در قالب خاطرهها و جستارخاطرات گیمن پا در دنیای نویسندگان گذاشتیم و از منظر یک نویسنده به جهان نگریستیم؛ شخصا بسیار از گیمن یادگرفتم و نگاهم به نویسندگی داستان و داستان را بسیار تغییر داد. یادگرفتم جهان و فرهنگش برپایهی اساطیر بنا شده است، آموختم داستانِ پریان برای بزرگسالهاست، دانستم نویسندگی امری روزمره است و اگر میخواهی نویسندهی خوبی باشی باید با غولها همسفره و همسفر شوی. فهمیدم کمیک ایدهای میانِ فیلم و متن است که نویسنده کمی جای خواننده تصمیم میگیرد و او را کمی مجبور میکند که آنچه میخواهد را ببیند و نه تصورش را. یادگرفتم کتابها جنسیت دارند و نوشتم که: "اما بنظرم کتابها شخصیت و ظاهر هم دارند. این شمایل لزوما به نویسنده مربوط نیست؛ بیشتر به حس و احساسات ما نسبت که کتاب است: بازنماییِ شخصوارِ یک ایده. ما با تخیلاتمان که ریشه در زیسته و تجربه خودمان و تمامی خاطراتمان دارد و با برداشتمان از کتاب این شخصیت را به او میدهیم..." فهمیدم گیمن هم مانند من عاشق داستانهای گمانهزن و تاریخ جایگزین است و بازگشتم همه خواندههایم در این ژانر را بازخوانی کردم. لذت بیوصفی از خواندن کتاب بردم... بخونید، شما هم میبرید...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.