یادداشت نفیس

نفیس

نفیس

1403/12/27

        آتش بدون دود برای من آیینه تمام نمای مبارزان تاریخ بود .
مبارزین با جمیع عقاید اما معتقد به روح دفاع برای آرمان . 
دلم گریه برای تمام بر خاک افتادگان وطن را می خواهد . چقدر نادرخان ابراهیمی انتهای کتاب خوب حال ما را درک کرده که گفته بلند گریه کن . انگار به بغض بزرگ تنیده در گلوی ما آگاه بوده . انگار می دانست با ما چی کار کرده .....
 یه بغض ته گلو ، یه حس جدایی عمیق ، ناراحتی از دست دادن یه آشنای قدیمی ، رفتن یه قهرمان و ..... .
 شاید عجیب باشه ولی بعد از سطر آخر کتاب دلم می خواست برای فوت نادرخان هم یه دل سیر گریه کنم یا حتی به این فکر کردم کاش زمان حیاتش به سن حالا بودم و داغ داغ دنبالش می کردم  . 
از صمیم قلب لذت بردم از مسیری که قدم به قدم با کتاب طی شد . نمی دانم چرا نمی توانم بنویسم یا فکر می کنم نوشته ام در شان و حد این کتاب نیست ولی به نظرم بخوانیدش . دوستش خواهید داشت .

      
41

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.