یادداشت معصومه هاشمی

        جای خالی سلوچ، از رفتن مردی آغاز می شود که کسب و کار حسابی ندارد. 

سلوچ یک صبح می رود و دیگر بر نمی گردد. زنش، مرگان می ماند و سه بچه یتیم او، عباس و ابراو و هاجر.
داستان در روستایی به نام زمینج در حوالی گرگان اتفاق می افتد و به زیبایی احساسات و مشکلات مرگان را به تصویر می کشد. 

جای خالی سلوچ داستان زنانی ست که هم باید زن باشند، هم مرد...
      
2

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.