یادداشت سید هادی میرمهدی
1403/9/11
3.8
8
"محمد فرخی یزدی به دست جنایتکاران بی شرم و رو کشته شد،فقط برای آنکه شعر می گفت و با اشعارش اوضاع ایران را در دوره استبداد سیاه برای نسل های آینده به یادگار می گذاشت. من با علم به این مخاطرات یادداشت می کردم.چون ایمان قطعی داشتم به اینکه ملت ایران از این جریانات اطلاع کافی ندارد و برای نسل های آینده لازم است بدانند که در این دوره سیاه با جوانان با غیرت و آزادیخواهان ایران چه معاملاتی می کردند. اگر یادداشت های من، یعنی همین ورق پاره ها به دست اولیای زندان می افتاد ، من هم دیگر زنده نبودم. اما بزرگترین دلخوشی من این بود که بالاخره وقایع یادداشت شده و *ورقپارههایزندان* خواهی نخواهی روزی به دست ملت ایران خواهد افتاد." وقتی اسم #بزرگ_علوی بر زبان میاد یا گوش هایم میشنودش ناخود آگاه به یاد #گیله_مرد آن داستان زیبا و معروف می افتم. البته برای تحصیل کردگان رشته علوم انسانی در سال دوم دبیرستان هم زنده کننده خاطره ای از دوران تحصیلشون هست چرا که در ادبیات فارسی سال دوم گیله مرد یک درس را به خود اختصاص داده بود. این بار اما ورق پاره های زندان است که بزرگ علوی در زندان و بر روی هر کاغذی اعم از کاغذ سیگار و باطله و کتاب و ... می نوشته است. این کتاب دومین تجربه من از خواندن متنی از سوی یک زندانی سیاسی است. #جلال_رفیع اولین تجربه بود چون خیلی سال قبلتر خوندم و اینستایی هم وجود نداشت لذا معرفی نشده سعی میکنم پیداش کنم و یادداشتی درباره اش بذارم. استبداد، زندان مخوف، زندان بان های لات ، نبود امکانات، فشار های بسیار از سوی مقامات بالا،افسردگی،کسالت،ناامیدی،یأس، قصد خودکشی و ... از جمله واژگانی هست که در زندان های عصر #پهلوی بسیار کاربرد داشته است. کتاب کوتاه است ولی پر از واژگان ادبی و خوش قلمی ست . برای یک زمان فراغتی قابل خواندن . جالب توجه اینکه امثال #بزرگ_علوی ،#فرخی_یزدی، و ... که از پیشگامان ادب فارسی بودند در یک بی نظمی اجتماعی مکانشان در زندان بوده است. داد از #ظلم و بیداد از #استبداد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.