یادداشت محمدرضا شمس اشکذری
1404/5/7
شاید اگر «خانواده مرفه»، «ملودیکا»، «جایزه گرفتن از فرح»، «گیتار»، «کلاس کنکور» و «علاقه نداشتن به ارتش» را تا هجده سالگی یک جوان پیش از انقلاب ببینید، برایتان دشوار باشد تا به یکی از رزمندگان دفاع مقدس برسید. «سی کشتی یک فرمانده» با گذری بر خاطرات ناخدا یکم فرید آگهدل، موارد بالا را به یکی از افسران کاربلد نیروی دریایی در جنگ تحمیلی ربط میدهد. ایشان در سال ۵۱ وارد نیروی دریایی شدند و پس از مدت کوتاهی برای گذراندن دوره فرماندهی و ناوبری به انگلیس رفتند و پس از آن در بندرعباس و سپس بوشهر مشغول به خدمت شدند. در سالهای جنگ تحمیلی، گشت هوایی، فرماندهی سکوی نفتی و عملیات اسکورت کاروان از جمله ماموریتهای ایشان بوده است. در طول جنگ و به علت نداشتن اسکله و بندر مناسب در دیگر جاها، کشتیها مجبور بودند که در بندر امام پهلو بگیرند. به همین دلیل، اسکورت کاروان کشتیهای حامل مایحتاج ضروری و ارزاق عمومی ملت، از مأموریتهای حیاتی و بسیار مهم نیروی دریایی در دوران جنگ بوده است که در این کتاب تا حدی توضیح داده شده است. دست مریزاد به نیروی دریایی و سوره مهر بابت این مجموعهی عالی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.