یادداشت nazila
1404/5/9
سوکورو تنها بیرنگ جمع دوستانش..تنهاترین عضو اکیپ با یهزخم همیشگی درمان نشده..چرا اکیپ دوستانم همهباهم و بدون هیچ توضیحی منو رها کردن؟! سالها خودش رو مقصر میدونه..بیش از ۲۰سال با این درد زندگی کرده تا اینکه شریک عاطفیجدیدشمجبورشمیکنه برگرده به شهرش و ببینه چرا این اتفاق افتاده و یکبار برای همیشه این پرونده رو ببنده و تموم کنه. در جریان بازگشت به گذشته با دوستان قدیمیش متوجه میشه اتفاقاتی در جریان بوده که اون کاملا بیخبر بوده..ماجراهای عاشقانه..کتاب کمی حذفیات داره که درک ماجرا رو سخت میکنه اما بهرحال تم کلی داستان جالبه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.