یادداشت 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮

𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮

𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮

14 ساعت پیش

بسم الله ا
        بسم الله النور✨
یکی دیگر از کتاب هایی بود که با برادر کوچک ترم خواندیم. گاهی کتاب هایی هم که برای سنین پایین نوشته شدند، دوست داشتنی و زیبا هستند. یکی از معدود کتاب هایی بود که از آقای آرمین خواندم و واقعا لذت بردم! البته این کاملا سلیقه ای هست و من داستان های ایشون رو نمی پسندم اما این یکی فرق داشت.
 عباس که قهرمان داستان هست می تونه برای بچه ها الگوی خوبی باشه... اینکه از آرزوهاش دست نمی کشید و در عین حال که سنی هم نداشت، از خواسته ی خودش گذشت و در آخر هم نتیجه اش رو دید... و امام زمان و جمکران و این حجم از پاکی که همه شون با هم توی دل این پسربچه جا داشتند... واقعا ستودنیه! شاید اینا برای پسری که احتمالا در داستان ۱۲_۱۳ سال داشته کمی زیاد و باور نکردنی باشه و این رو در یادداشت بنده خدایی در بهخوان هم دیدم، اما نباید فراموش کرد که این کتاب برای بزرگسالان نیست که همه چیزش را بشود باور کرد. حتی در رده ی بزرگسال هم کتاب تخیلی داریم و در کتابهای واقع گرایانه هم گاهی مبالغه می شود؛ پس امکان نقد از این مورد فکر نکنم مهیا باشد! مانند این می ماند که در یک پویانمایی بگوییم چرا مثلا حیوانات حرف می زنند؟! 
دو موردی که پس از بخش هایی که می رفت جمکران دوست داشتم: 
۱_واقعا خوشحالم که نویسنده سعی نداشت داستان رو سمت عاشقانه و اینا ببره... وقتی فضای کتاب یه جوری بود که انگار خبراییه داشتم شاخ در می آوردم که مثلا این کتاب نهایتا برای ۱۰ ساله هاست آخه چراااا. اما بعد دیدم که نه! این فقط همکاری و همدلی بوده و ذهن من انگار بد عادت شده🤭 
۲_ داستان عباس مثل بقیه کتاب هایی نبود که قهرمان داستان مادر و پدرش رو از دست داده. یعنی عباس هم پدرو مادرش از دنیا رفته بودند اما مثل فیلم ها و کتاب های دیگر تکراری نبود و خیلی متفاوت و...گوگولی بود😁😍
قلم یا همون فونت کتاب هم خیلی دوست داشتنی بود و این سبک از کتاب های نشر جمکران رو خیلی دوست دارم و البته تصویر های ساده و جذابش. 
خلاصه که از اون کتاباهاست که به نظرم در هر سنی میشه خوند، هرچند کمی اغراق آمیز است ولی باز هم زیباست. 
پ. ن: تصویر مربوط به دو تا از نقاشی های داخل کتاب است. 
پ. ن²: کنجکاو شدم برم ببینم این پاراموتور دقیقا چیه؟! 
دوازدهم شهریور ماه ۱۴۰۴
      
252

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.