یادداشت Soli

Soli

Soli

2 روز پیش

        جوانمردا! جوانمردا!
چنین بی‌اعتنا مگذر
تو را با آذرِ پاک اهورایی دهم سوگند!
بدین خواری مبین خاکستر سردم.
هنوزم آتشی در ژرفنای ژرفِ دل باقی‌ست،
اگرچ اینک سراپا سردی و ویرانی و دردم. 

من عاشق ترکیب‌سازی‌های اخوان و زبانشم. کلی کلمه‌ی جدید یاد گرفتم.
پیوستگی شعرها تو کتاب «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست...» خیلی برام جالب بود، به یاد نمی‌آرم قبلا کتاب شعری از این دست خونده باشم. 

نکات خوبی درمورد کتاب شعر یاد گرفتم.
اول این‌که نباید از کسی یا جایی امانت بگیرم، چون خیلی به حس و حالم بستگی داره و هم همیشه دلم نمی‌خواد شعر بخونم، هم معمولا بعد از خوندن چند تا شعر سیر می‌شم و باید وقت دیگه‌ای به سراغ کتاب بیام. ولی وقتی امانت باشه، حس می‌کنم مجبورم خیلی سریع تمومش کنم و یک‌سره یخونمش و برام حالت اجبار می‌گیره و از لذتش کم می‌شه. در همین راستا، نباید به کتاب‌های «در حال خواندن» گودریدزم هم اضافه‌ش کنم چون بهم استرس می‌ده.
دوم هم این‌که لازم نیست همه‌ی شعرها رو حتما تا ته بخونم و حتما دوست داشته باشم. فکر می‌کنم اشکالی نداشته باشه اگر یک شعر ده صفحه‌ای در عرض سه صفحه نتونست نظرم رو جلب کنه، صرفا از روش بگذرم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.