یادداشت پری
12 ساعت پیش
« روزگار سپری شدهی مردم سالخورده» زمانی که داشتم این کتاب رو میخوندم، مامان هم کتاب «شوهر آهو خانم» رو میخوند. نظرش رو پرسیدم و گفت که جملههای کتاب رو دوست داره و در تعجبه که نویسنده چطور انقدر توانایی نوشتن داشته. بله من هم از دست قلم دولتآبادی در این کتاب دیوانه شدم! این رمان سه جلدی («اقلیم باد»، «برزخ خس» و «پایان جغد») روایتی از سه نسل از مردم روستایی و شهری ایران است، از دوران قاجار تا قرن بیستم. شخصیت اصلی کتاب سامان هست که گاهی سام، سامون و آقای بدخش خطاب میشه. در جلد اول از زبان بقیه، دربارهی خانواده و اطرافیان و روستاییان میخونیم و به نوعی شرح احوالات آن زمانه و مکان است. در جلد دوم، با تخیلات و اوهام و افکار و زندگی سامان مواجهیم و در جلد سوم، راوی از سامان و دوستان و آشنایانش روایت میکند. از این کتاب به هیچ وجه نباید توقع یک سیر زمانی شسته و رفتهای داشت. گاهی در زمان رضاخان هستیم و گاهی در زمان انقلاب و گاهی در زمان جنگ و گاهی در زمان قحطی! اگر کتابخوان نبودم و این کتاب رو دست میگرفتم حتماً چیزی از اون درک نمیکردم و مطمئناً رهاش میکردم(کاری که چند سال پیش انجام دادم). ولی پرش زمانی تنها مسئله نیست، در کنار واقعگرایی تاریخی و اجتماعی، شاهد رئالیسم جادویی هستیم و به نظرم همین بخشها نیازمند تمرکز بسیاری هستند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.