یادداشت امیررضا سعیدی‌نجات

        بسم‌ الله

خاطرات هر شهیدی رنگ و بوی خاصی دارد...
همان‌طور که وقتی به دنبال عطری خاص هستیم، باید عطرهای زیادی بو کنیم تا به آنچه می‌خواهیم برسیم، خاطرات شهدا را هم باید بویید تا به آنکه سبک زندگیش، نزدیک‌ترین حال را به حال مان دارد برسیم...

این کتاب گرچه راوی اش دانای کل است اما شخصیت اصلی اش، مادرِ دو شهید و نصفی است.

در لابه‌لای سطرهای کتاب، با رفت و برگشت های پی در پی، ذره ذره داستان زندگی این سه شهید کشف می‌شود.
این کتابِ نشر خط مقدم هم، گویی مانند کتاب پسر ایل، در پی ارائه سبک زندگی دیگری از شهدا است.
به نظر انتشارات خط مقدم، به نسبت سایر انتشارات، به شکل پر رنگ تری به دنبال ارائه سبک زندگی است. و چه خوب که چنین دیدگاهی دارد.

بیشتر محتوای کتاب بنا به حضور شخصیت اصلی (مادر شهدا) بیشتر رنگ‌وبوی مادر و فرزندی دارد. و چقدر دقیق خصوصیات هر شهدا، توسط مادر برای ما تشریح می‌شود.
نوع روایت کتاب، ناخودآگاه، خواننده‌ را  به رفت و برگشت هایی در زندگی شخصی خود و رابطه با مادر و خانواده‌اش سوق می‌دهد و همین شاید سرآغاز تغییر نگرش در نوع سبک رفتاری و سبک زندگی خواننده شود.

پ.ن: شاید این کتاب و مشابه آن، مطابق با سلیقه من نباشد. اما بالاخره این کتاب ها هم شیشه عطری است که باید بویید.