یادداشت محمدامین اکبری

        به نام او

در این فراغت که به‌سبب درگیری ایران با صهیونیست‌ها به‌وجود آمد، "مرثیه بر کوزوو" نوشته اسماعیل کاداره نویسنده آلبانیایی را خواندم. اول باید بگویم که کتاب خواندن در این شرایط کار آسانی نیست، دلهره و دلشوره‌ای که برای میهن و هم‌میهنانت داری یک طرف، عذاب وجدانی هم که گریبان‌گیرت می‌شود چون کاری از دستت برنمی‌آید در طرف دیگر. کلا خیلی با خودم کلنجار رفتم که حواسم را متمرکز کنم تا کتاب بخوانم و وقتم بیش از این به بطالت نگذرد.

از کاداره دو یا سه رمان کوتاه خوانده بودم که آنها را چنان دوست داشتم که او را در شمار نویسندگان محبوبم آورده بودم. "مرثیه بر کوزوو" ولی در این بین در آخرین جایگاه قرار می‌گیرد. چون هم از جهت ساختاری گنگ بود و هم ترجمه بد بر این گنگی دامن زده بود. ما ادبیاتی‌ها چیزی داریم با عنوان "ایجاز مخل" یعنی کوتاه‌گویی که نه تنها موجب ارتقای ساختاری اثر نمی‌شود بلکه در ساختار خلل ایجاد می‌کند و موجب این می‌شود که مخاطب مطلب مورد نظر نویسنده را به‌درستی درنیابد. به نظرم کاداره باید اندکی مفصل‌تر می‌نوشت.

"مرثیه بر کوزوو" (و چه اسم زیبایی  دارد این کتاب)  داستان لشکرکشی سلطان مراد یکم، سومین سلطان عثمانی، به شبه‌جزیره بالکان و منطقه کوزوو است. داستان از درگیری اقوام اروپایی این منطقه با سلطان ترک می‌گوید. اگر مترجم با مقدمه‌ای کامل و پانوشت‌هایی در خلال داستان اطلاعاتی را به خواننده می‌داد او کمتر گیج می‌شد و بیشتر از داستان بهره می‌برد. به‌هررو چنین نشد. اگر کاداره را دوست دارید این کتابش را هم بخوانید در غیر این صورت توصیه نمی‌شود.
      
412

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.