یادداشت Emperor of the book
2 روز پیش
کتاب برایم بسوز برای من فقط یک داستان ساده نبود، بیشتر شبیه دریچهای بود به جهانی که پر از تاریکی، زخم، عشق و کشمکش بود. همون چیزی که عاشقانههای فانتزی رو خاص میکنه. روایت کتاب ریتمی داشت که تو رو بین هیجان و احساس نگه میداشت؛ شخصیتها زنده و واقعی بودن، انگار که کنارمون نفس میکشیدن. بعضی لحظهها پر از شور و آتش عشق بود و بعضی جاها سنگینی درد رو روی قلبم مینشوند. همین تضادهاست که به کتاب جان میده. اعتراف میکنم وسطهای خوندن برام یهسری اتفاقها افتاد که باعث شد نتونم یکنفس کتاب رو بخونم و مدتی ازش دور بمونم. ولی عجیب اینه که وقتی دوباره بهش برگشتم، حس نکردم ازش جدا شدم؛ انگار کتاب صبورانه منتظر من بود تا ادامهی سفرش رو تجربه کنم. همین برام خیلی خاص بود. به نظرم برایم بسوز ارزشش رو داره که وقت و دل آدم رو بگیره. مخصوصاً برای کسی که عاشق داستانهایی با حالوهوای تاریک، پر از عشق، جدال، و لایههای عمیق احساساته. من بعد از خوندنش حس کردم بخشی از اون دنیا رو با خودم آوردم، با تمام روشنیها و تاریکیهاش. 🌙🔥
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.