یادداشت رجا

رجا

رجا

1404/1/17

        ◾مرحوم آل احمد به سال ۱۳۳۷ عازم جزیره خارگ می‌شود تا همزمان با آماده‌سازی این جزیره برای بدل شدن (یا به قول جلال روفیده شدن از دم جاروب تمدن!) به بزرگترین بندرگاه صادرات نفت مفت مملکت به مغرب زمین (یا باز به قول جلال کارخانه‌ای در ایسلند برای بیکار نماندن کارگر اروپایی!) از وضعیت این جزیره یادداشتی بنویسد. آن هم به پشتیبانی مالی کنسرسیوم نفت! همان جاروب تمدنی روفنده جزیره خارگ که جلال یک دم از روفیدن آن دست نمی‌کشد!
◾نثر، شبیه الباقی آثار این نویسنده برجسته است اما بغض پنهانی دارد که به یکباره می‌گیرد. جلال یک منتقد جدی تقلید بوده. بی‌محابا نظراتش را ابراز میکرده و حرفش را ناگفته نمی‌گذاشته. یا حداقل تلاش می‌کرده ناگفته نگذارد...
◾بخش پایانی کتاب در چندین محل، به نام میرمهنا، برخورد می‌شود. و در یکی از متون ترجمه شده از افسران بریتانیایی پیرامون او، اینگونه می‌خوانیم که کمپانی هند شرقی، پس از شکست در محاصره و حمله به میرمهنا، او را یک دزد دریایی خطرناک در پهنه خلیج‌فارس معرفی می‌کند. اما این که واقعا میرمهنا که بود را، جناب نادر ابراهیمی در کتاب بی‌نظیر و زیبای «بر جاده‌های آبی سرخ»  معرفی می‌کند. و به خوبی از او رفع اتهام می‌کند.
◾و دیگر آنکه وقتی در عصر کنونی، حرف از بازیافتن اقتدار دریایی تاریخی ایران می‌شود، باید تاریخ را عمیق فهمید تا ارزش تلاش‌های چند دهه اخیر کشور  را دانست. و همین است که باید دقت به خرج داد که پس از فرو پاشیدن سلسله صفوی و چه بسا از نیمه‌های آن، اقتدار دریایی ایران صفوی، شروع به زوال کرد. پس از روی کار آمدن افشاریان، نادرشاه جواز جنگی در خلیج فارس نداشت که به سرکوب یاغیان سرزمین‌های پائین دست خلیج‌فارس، عرب‌نشینان و باز پس گیری جزایرش اقدام کند و دول اروپایی هم کمترین همکاری با وی نداشتند. در دوران زندیان هم، کریم‌خان که حال سرکوب شورشیان و جنگ و درگیری با اشرار در پهنه دریا را نداشت، به یک قرارداد ساده و راحت، خارگ را سپرد دست بارون کنیپ هاوزن، نماینده کمپانی هند شرقی هلند!
      
63

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.