یادداشت ریحانه معموری
1403/6/27
3.9
8
اینکه چی باعث شد امروز این کتاب رو به صورت صوتی گوش بدم نمیدونم، شاید اضطراب تموم شدن اشتراکم در طاقچه، شاید ذوق شنیدن یک کتاب دیگه از نویسنده ی شاهکاری به اسم "نامیرا"، شاید هم بخاطر استفاده از وقت های مرده و موقع انجام دادن کارهای خونه ولی قطعا چیزی که باعث شد همین امروز هم به پایان برسونمش، فقط جذابیت و کشش داستان نبود، بلکه انتساب سلول به سلول داستان به امام رضا بود. هرچیزی که منسوب به امام رضا باشه باارزشه :)) داستان های خیالی رو دوست ندارم و نمیخونم، ولی این یکی فرق داشت؛ درست مثل چایی های چایخانه حرم که مزه ش فرق داره، که خستگی از تن زائر در میکنه. از همه چیز کتاب واقعا خوشم اومد، بجز قسمت آخر و حرف هایی که بین مرجان و شمس توی هتل رد و بدل شد، که حالم رو بهم زد!😒 خیلی توی ذوق میزد! مخصوصا که شمس بقول خودش داشت آدم میشد و مرجان رو هم به دختر بااعتقادی شناختم الانم که بهش فکر میکنم اعصابم خورد میشه!😅 😬 دو تا ستاره هم فقط بخاطر همین کم کردم
(0/1000)
1403/6/28
1