یادداشت سعید بیگی

        این کتاب در 296 صفحه و در قطع رقعی در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.

کتاب ماجرای یک دانش‌آموز و دانشجوی نخبۀ فرزند شهید را روایت می‌کند که جذب نیروی انتظامی می‌شود و به خاطر هوش سرشار و دقت و تیزبینی‌اش کارآگاه پلیس می‌شود.

در مدتی کوتاه، خودش را در بین هم‌قطاران و اطرافیان، با نتایج درخشان و عالی پرونده‌های بسیاری که به سرانجام می‌رساند؛ مطرح می‌کند.

و سرانجام نه بدگویی و حسادت هم‌رده‌ها، که دلهره‌های رئیسش از ترس به خطر افتادن میز و مقام، کار دستش می‌دهد و تقاضای انتقال او را می‌کند.

او به سازمان حفاظت اطلاعات کل نیروهای مسلح می‌رود و همین دقت و سخت‌کوشی را دارد و ناگهان پرونده‌ای بسیار مهم به او سپرده می‌شود که تمام ماجرای کتاب، نشانگر تلاش آقای کارآگاه برای یافتن متهم این پروندۀ بزرگ است.

و سرانجام وقتی به او دست می‌یابد، متوجه می‌شود که او آن فرد پلید و خیانت‌کاری که فکر می‌کرده نیست و ظاهرا در جلدهای بعدی باید ماجرا ادامه پیدا کند...!

کتاب فونت خوبی دارد و نثرش هم روان است. غلط‌های چاپی هم در کل کتاب، به نظرم به پنج مورد نرسید.

کتاب در بارۀ کار نیروهای انتظامی، امنیتی و پلیس است و از مسائل و مشکلات آنان موارد بسیاری را مطرح نموده است و برای آشنایی با مشکلات این نیروها بد نیست.

البته روحیات من با این نوع ماجراها و کتاب‌ها زیاد جور نیست و در بخش‌هایی از کتاب توصیفاتی از کشتن و شکنجۀ آدم‌ها مطرح شده که باعث آزار و اذیت من شد و سر درد گرفتم.

امیدوارم دیگر دوستان به این ماجراها علاقه‌مند باشند و اذیت نشوند. هر چند این گونه مطالب زیاد نبود، اما به قول معروف، دوز آن برای روحیۀ من کمی بالا و تند بود و اذیتم کرد.

در مجموع ماجراها به هم پیوسته و جالب است و انسان را وا می‌دارد که کتاب را تمام کند.

در کتاب به ماجراهایی از انقلاب، جنگ و مسائل پس از آن و شخصیت‌های مشهوری که به شهادت رسیده‌اند اشاره می‌شود و ما نمی‌دانیم، شخصیت‌های داستان خیالی‌اند و در خیال با این شخصیت‌های بزرگ ارتباط داشته‌اند یا اینکه واقعا در زندگی عادی‌شان این ارتباط شکل گرفته است.

در مجموع کتابی خواندنی بود و به نظرم اطلاعات خوبی هم به آدم می‌داد.