یادداشت احمدرضا رضایی

                اگر غم، در سرزمینِ دلتان، گرمِ تَک و تاز است؛ اگر برای رگه‌ای از امید، در مَغاره‌ی دنیا، مشغولِ کافت و کاوید؛ کتابِ "مرگِ سودخور" را از دست ندهید.

صدرالدین عینی، از مهم‌ترین نویسندگانِ تاجیکستان، و این کتاب، از بهترین آثارِ طنزِ فارسی است. قصه، قصه‌ی قاری اِشکَمبه است.‌ مردی دولتمند که چندین حُجره‌ی زَرخرید دارد، سَله‌ی کلان [عمامه‌ی بزرگ] می‌بندد و البته کلّاش و مفت‌خور است. 

کتاب، پر است از آب‌دندان [آب‌نبات] و گُل‌قندِ [مربای گُل] تاجیکی. منظورم کلماتِ خوش‌مزه‌ای است که به راحتی می‌توان عاریت گرفتشان.

کتاب را که دست بگیرید، احتمالاً شروعِ کندی خواهید داشت. اما به مرور، با زبانِ کتاب اُخت می‌شوید و لذت می‌برید. ضمنِ این‌که، آخرِ کتاب، واژه‌نامه‌ی خوب و کار‌راه‌اندازی دارد. تنها عیبِ کتاب این است که برای بعضی از کلماتِ ناآشنا اِعراب نگذاشته، و برای فهمِ تلفظِ صحیحشان هم نمی‌توانید به لغت‌نامه‌ها مراجعه کنید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.