یادداشت شب‌گرد مجنون

        نمی‌دونم شاید واقعا اینکه کارمون لنگ یه تیکه بینی باشه یا نه، بستگی به موقعیت اجتماعی‌مون داره.
اولا خوشحالم که آشناییم با گوگول و دو داستانی که ازش خوندم(این کتاب، به علاوه یادداشت‌های یک دیوانه) منجر به مواجهه‌م با مصادیقی برای  ژانر "گروتسک" شد؛ این ژانر ظاهرا به نحوی، چیزی بین ژانرهای کمدی و دارک کمدیه و واقعیت‌ها و خیالات، بهنجاری‌ها و نابهنجاری‌هارو در کنار هم قرار می‌ده.
(اخیرا خیلی به ژانرهای فرعی‌تر و زیرژانر‌ها علاقه‌مند شدم؛ دنیای جالبی دارن)
دوما؛ اینکه گوگول دغدغه‌ها و واقعیت‌های دوره‌ی خودش رو-که بیشتر حول اختلاف طبقاتی و موقعیت اجتماعی می‌چرخیده-با سبک عجیب‌ و جالبش درهم‌آمیخته، واقعا قابل تقدیره.
درکل داستان گیرا و بامزه‌ای داشت.
      
12

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.