یادداشت شبگرد مجنون
3 روز پیش
نمیدونم شاید واقعا اینکه کارمون لنگ یه تیکه بینی باشه یا نه، بستگی به موقعیت اجتماعیمون داره. اولا خوشحالم که آشناییم با گوگول و دو داستانی که ازش خوندم(این کتاب، به علاوه یادداشتهای یک دیوانه) منجر به مواجههم با مصادیقی برای ژانر "گروتسک" شد؛ این ژانر ظاهرا به نحوی، چیزی بین ژانرهای کمدی و دارک کمدیه و واقعیتها و خیالات، بهنجاریها و نابهنجاریهارو در کنار هم قرار میده. (اخیرا خیلی به ژانرهای فرعیتر و زیرژانرها علاقهمند شدم؛ دنیای جالبی دارن) دوما؛ اینکه گوگول دغدغهها و واقعیتهای دورهی خودش رو-که بیشتر حول اختلاف طبقاتی و موقعیت اجتماعی میچرخیده-با سبک عجیب و جالبش درهمآمیخته، واقعا قابل تقدیره. درکل داستان گیرا و بامزهای داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.