یادداشت سیده زینب موسوی
1403/11/2

دزیره کتاب معروفیه و علاوه بر اینکه یه نسخهش رو از مدتها پیش تو کتابخونهمون داشتیم تعریفش رو از دوستان کتابخونم زیاد شنیده بودم. منتها، توصیف اولیهٔ کتاب طوری بود که اصلا رغبت نمیکردم برم سراغش: کتابی در مورد عشق «اول» ناپلئون! 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 من کلا از داستانهای عاشقانهٔ چند ضلعی و عاشق و فارغ شدن خوشم نمیاد 😄 و این توصیف یه خطی دقیقا همچین حسی رو بهم منتقل میکرد. تجربهٔ سه تفنگدار دوما هم مزید بر علت شده بود (با اینکه اصولا داستان سه تفنگدار رو خیلی دوست داشتم و تو نوجوونی اون کتاب قطور رو در مدت کوتاهی بلعیده بودم، ولی خب، روابط عاشقانهٔ فرانسویها واقعا حالم رو بهم میزد). ولی این دفعه با خوندن گزارشپیشرفتها و مرورهای دوستان تو بهخوان تصمیم گرفتم یه شانسی به این کتاب بدم، خصوصا چون نسخهٔ صوتی داشت. و خب خیلی راضیام! 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 داستان از زبون دختری به اسم دزیره کلاری روایت میشه، در واقع انگار ما داریم خاطرات خودنوشت دزیره رو میخونیم، دختر یه تاجر حریرفروش فرانسوی که چند سال بعد از انقلاب کبیر فرانسه به طور اتفاقی با خانوادهٔ بناپارتها آشنا میشه و در اثر همین آشنایی تصادفی، به حوادث مهم قرن نوزدهم اروپا گره میخوره. اون توضیح یه خطی که بالاتر گفتم هم درسته، منتها دزیره خیلی ساده و معصومانه با ناپلئون نامزد میشه و قرار بوده با هم ازدواج کنن که... و برخلاف تصور اولیهم، اتفاقا داستان عاشقانهٔ کتاب لطیف و دوستداشتنی بود. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 این کتاب در واقع یه «رمان تاریخی» محسوب میشه. رمانی از شخصیتهای واقعی تاریخی در بستر اتفاقات واقعی تاریخی، و البته همراه با چاشنی خیال. در واقع، خیلی از اتفاقات، به همین ترتیبی که تو کتاب اومده رخ داده. منتها، این یه کتاب مستند تاریخی نیست و بنابراین، بسیاری از گفتگوها، شرح درونیات شخصیتها، و بعضی از ماجراها زاییدهٔ تخیل نویسنده هستن. با این وجود، به نظرم این کتاب کمک میکنه دید خوبی از یکی از اتفاقات مهم تاریخ بشر پیدا کنیم. یه انقلاب اتفاق میافته و فکر میکنم برای اولین بار، مردمی تصمیم میگیرن با سرنگونی رژیم فاسد پادشاهی، خودشون زمام امور رو به دست بگیرن. ماجراهای این کتاب در سالهای بعد از این حرکت بزرگ رخ میده و در قالب شخصیتهای جالب ما رو به اروپای ۲۰۰ سال پیش میبره. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 من البته همونطور که گفتم نسخهٔ صوتی کتاب رو گوش دادم، با اجرای بسیار زیبای خانوم بستاندوست. و به نظرم یه بخش خوبی از لذتی که از این کتاب بردم مدیون این اجرای زیباست. بنابراین، اگه اهل کتاب صوتی هستید این اجرا رو از دست ندید! 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ⚠️ از این به بعد لودهندهست! ⚠️ من تا وسطای کتاب از برنادت خوشم میاومد، ولی بعد از ولیعهد شدن خیلی از چشمم افتاد. این آقا واقعا فقط ادعای جمهوریخواهی داشت 😒 بماند که چطور به وطن خودش پشت کرد و باعث کشته شدن هزاران فرانسوی شد (خود ایشون تا قبل از این تو تمام جنگها یکی از عناصر مهم پیروزی ناپلئون بود 🙄). و چقدر مسخره بود که مردم فرانسه به همسر همچین کسی بگن فرشتهٔ صلح. البته کلا مردم فرانسه تو این کتاب مصداق واقعی حزب باد بودن. واقعا ما اینجا چیزی از قدرت مردم ندیدیم. مردمی که انقلاب کردن و بعد برای روی کار اومدن یه امپراطور هورا کشیدن و از اون بدتر با آغوش باز از برادر همون پادشاهی استقبال کردن که همین چند سال پیش بیرونش کرده بودن. نویسنده خیلی روی جمهوریخواه بودن خود دزیره هم تأکید داشت که باز نمیدونم چقدر منطبق بر واقعیت باشه. به هر حال، هنوزم که هنوزه فردی از نسل این خانوم پادشاه سوئده (خودم این موضوع رو تازه فهمیدم). کلا هم این تأکید دزیره به اینکه چیزی از سیاست نمیفهمه خیلی جاها رو مخ بود، به علاوهٔ اینکه ۱۱ سال تمام شوهر و پسرش رو ول کرده بود. حالا تو این کتاب که جناب برنادت خیلی وفادار بود و قضیهٔ اون خانوم کاسکول رو با صرف گیتار زدن حل کرده بودن، ولی خب به هر حال، تو تاریخ عنوان این دوشیزه کاسکول «معشوقه» پادشاه بوده 😏 همچین تقصیری هم نداشته بدبخت، وقتی زنش کلا عاشق زندگی تو پاریس بوده و نمیخواسته یه ذره واسه زندگی تو قصر به خودش سختی بده 😄 البته یه جاهایی هم از این «اشرافی» نبودن دزیره خوشم میاومد، ولی خب، مدل دوریش از این موضوعات بیشتر شبیه تنبلی و راحتطلبی و عدم تلاش برای سازگاری با شرایط جدید بود!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.