یادداشت ریحانه سعیدی
1404/4/19

کتاب وقتی که او رفت : کمی از داستان کتاب : داستان با ناپدید شدن دختری شاد که خیلی درس خون هست و برای امتحانات آماده میشه، شروع میشه... اون برای اینکه در ریاضیات خوب بشه، یک معلم خصوصی گرفت : نوئل دانلی..... بعد ها مادر الی، با فردی به نام فلوید دان آشنا میشه؛ یک ریاضی دان و نویسنده کتابی مشهور و همچنین، شوهر سابق نوئل دانلی ... و کم کم راز ناپدید شدن و قتل الی مشخص میشود. به نظر من کتاب زیبایی بود و اگر بخوام ژانرش رو بگم، فکر کنم معمایی جنایی بود، و من بیشتر از همه برای الی ناراحت شدم ، دختری که میتونست با پاکی و صداقت و احساساتش، آینده خیلی درخشان و شادی پیش رو داشته باشد؛ ولی این اتفاق نیفتاد... و همچنین برای مادر و پدر الی، لارل و پاول که مجبور بودن درد نبود فرزندشون رو تحمل کنند. من به این کتاب چهار و نیم ستاره دادم؛ یک چهارم ستاره بابت شخصیت نوئل که خیلی آزار دهنده بود و کار های بدی کرد، کم کردم؛ و یک چهارم دیگر هم برای پایان نامناسب فلوید، میتونست بعد از اعتراف ، بمونه و با لارل زندگی کنند. نکات مثبت هم به نظر من ، پایان خوب و مناسب البته به جز پایان فلوید، و اینکه بلاخره لارل، متوجه شد نباید فرزندانش رو با همدیگر مقایسه کند، و اینکه دوباره خانواده به هم رسیدند و متصل شدند (البته جز الی)، مثل قدیم ها.... درد همیشه وجود دارد، اما مهم این است که کنار هم بمونیم و تحمل کنیم و بگذاریم پیوند بینمان حفظ شود. این کتاب رو به افرادی که معمایی جنایی طور دوست دارند، توصیه میکنم و احتمالا کسی که زیاد از این دست کتاب خوانده باشد، از اواسط کتاب متوجه داستان خواهد شد ولی برای من که چهارمین کتاب در این ژانر بود، در پایان که ماجرا را گفت فهمیدم و زیبا بود. وقتی کتاب را خریدم، از نوشته پشت جلد و نام کتاب، منتظر یک کتاب عاشقانه فانتزی را داشتم؛ اما معمایی جنایی بود که من خیلی هم دوستش داشتم. پ.ن: ببخشید اگر زیاد نوشتم....🌺🌷
(0/1000)
نظرات
1404/4/20
درود و خداقوت به نظرم بهخوان جای نوشتن یادداشت در بارهٔ کتابهاست و نیازی به عذرخواهی نیست. این یادداشت نظر شماست و اختیارش با شماست و من میتونم بخونم و اگر پسندیدم، اعلام کنم و اگر نپسندیدم، بگذرم و برم. اگر زیاد روی نظرات دیگران حساس بشید، نمیتونید چیزی بنویسید. جلوتر که برید، بهتر مینویسید. مانا و نویسا باشید. 💐🙏
1
1
ریحانه سعیدی
7 روز پیش
1