یادداشت فهیمه محمودی

        حلقه اتصال شخصیت های دو کتاب اول، یعنی یوناس و کایرا و متی.
به جرئت میتونم بگم، کتاب اول از همه نظر از جلدهای بعدی بهتر بود و همین میتونه دلیل این باشه که چرا باقی جلدها، تبدیل به فیلم نشدن.
نویسنده تو جلد دوم، کایرا، نتونست کشش لازم رو ایجاد کنه و کتاب هم با پایان باز تموم شد، و فکر میکردم تو جلد سوم بهش بپردازه، صرف داشتن یک موهبت دليل این نمیشه که بتونه جامعه رو عوض کنه و جونش رو نجات بده، اما یهو تو جلد سوم میگه، همه چی بهتر شده و جامعه رو به بهبوده. 
باز حداقل برای تغییر جامعه یوناس و تغییر رفتار مردمش یک دلیل منطقی آورده شد. 
در مورد ماهیت معامله ها و جادو و نحوه انجامش هم حرفی نمیزنه و ساده ازش رد میشه. چجوری میشه یه جامعه خیلی مدرنه، یکی بدوی و یکی دارای جادو؟! 
و نکته دیگه اینکه، تو جلد سوم، خبری از بچه ای که یوناس با خودش آورد و نجاتش داد، نیست . فقط یه بار بهش خیلی ریز اشاره میشه.
و دیگه اینکه، موهبت یوناس کی تبدیل به همچین چیزی شد؟
امیدوارم به همه سوالات تو جلد بعدی پاسخ داده بشه.
میفهمم داستان داره چی میگه، اهمیت خاطرات، احساسات و حق زندگی داشتن همه، اما انگار نویسنده فکری به حال جزییات نکرده و فقط فکر تموم کردن داستانه، حتی اگه واقعا تموم نشده باشه.