یادداشت سمی
6 روز پیش
از متن کتاب: آگاهی از ریاکاریام مایهی عذاب مدامم است، اما اگر این همه فقط سرنوشت بشر باشد چه؟ ما احتمالا خود را با فرمانهایی که اجابت کردنشان فراتر از توش و توانمان است، زندانی میمنیم و بعد خودمان را با احساس گناه عذاب میدهیم. برخلاف انتقادات زیادی که به این کتاب وارده ولی من دوستش داشتم. یکی از دلایلش وجود نامههایی بود که شخصیتهای داستان در غالب حرفهای ناگفته و یا حرفهایی که نمیتوانستند به علت فاصله مکانی یا دلی یا زمانی دور بهم بزنند، برای هم مینوشتند. کلا کتابهایی که حاوی نامه باشند برای من جذابه. دلیلی دیگر تلاشی که نویسنده کرده بود برای اینکه نشان بدهد انسان عاری از خطا نیستند و هیچ چیز نمیتواند خوب یا بد مطلق باشد. ما حق قضاوت و دادخواهی نداریم چون اصلا در جایگاه چنین کاری نیستیم. زندگی انسانها، گذشته و آنیده و روحیات آدمها با هم متفاوته و تمام این چیزهاست که یک انسان را میسازد... با اینکه اینها همه کلیشه و تکرار شدند ولی در دنیای واقع به شدت مشهودند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.