یادداشت ناصر حافظی مطلق
1403/10/12
گتسبی کبیر ۱) ترجیح میدهم از "گتسبی کبیر" بهجای "گتسبی بزرگ" استفاده کنم. داستان "The Great Gatsby" اثری است از نویسندۀ آمریکایی، "فرانسیس اسکات فیتزجرالد" ( Francis Scott Key Fitzgerald) که در سال 1925 میلادی منتشر شد و در دهۀ 40 میلادی، یعنی پس از مرگ زودهنگام نویسنده، به شهرت جهانی رسید. مترجمان زیادی ترجمۀ فارسی این اثر را ارائه کردهاند که آخرین آنها (البته تاکنون) "رضا رضایی" با همکاری انتشارات ماهی و در سال ۱۳۹۵ است. "فیتزجرالد" را پیشازاین با داستان کوتاه "پروندۀ عجیب بنجامین باتن" میشناختم و حالا "گتسبی کبیر" هم به آن اضافه شد. ۲) اقتباس سینمایی سال 2013 میلادی با بازی "دیکاپریو" (Leonardo Wilhelm DiCaprio) در نقش "گتسبی" در کنار اقتباس سینمایی سال 2008 از "پروندۀ عجیب بنجامین باتن" با ایفای نقش "برد پیت" (William Bradley Pitt) بهجای "بنجامین باتن"، باهم یک دوگانۀ کامل تصویری از دنیای ذهنی "فیتزجرالد" را ارائه میدهد که یکسوی آن نقدی بر رویای آمریکایی است و سوی دیگر نقدی بر فرضیهای جهانی و خندهدار به نام خوشبختی. "اسکات فیتزجرالد" با این دو شخصیت خیالی دنیای مدرن را به هجوی هنرمندانه کشیده که معنای آن سالها پس از مرگش و به شکل تدریجی آشکار و آشکارتر میشود. ۳) "گتسبی" و اطرافیانش نمادهای رنگارنگ نوکیسگی و تازهبهدورانرسیدگی اوایل سدۀ بیستم در آمریکا هستند و البته خود "گتسبی" باوجود تعلق به این قشر یک تفاوت ویژه دارد که او را به "گتسبی کبیر" مبدل میسازد: خیره شدن به نور سبز آنسوی دریاچه و رویای پیوند زدن آیندۀ مبهم و مضمحل به گذشتۀ ازدسترفته و جستجوی آرمانی گمشده. مرزهای سختی که جایگاه طبقاتی به مردم فرودست تحمیل میکند، اگرچه ممکن است با تحصیل شتابزدۀ ثروت کمی تعدیل شود، اما هیچگاه برطرف نخواهد شد. و این بنبستی است که "گتسبی" را در جستجوی رویایش به پایانی از جنس نابودی میکشاند. ۴) "فیتزجرالد" باتجربۀ زیستهاش داستان نوشت و برای همین است که نوشتههایش تصنعی و ساختگی نیست. توصیف او از "گتسبی" باوجود تمام اغراقهای داستانی، آنچنان واقعی به نظر میرسد که گویا همۀ ما بخشی از حیات او را زیستهایم. و از همینجا است که اصطلاحی به نام "Gatsbying" سالها پس از چاپ این داستان و در عصر فضای مجازی به ادبیات رایج جهانی میپیوندند. شاید همۀ ما "بنجامین باتن"هایی هستیم که با علم به شکست نهاییِ "گتسبی"، آرزوی "گتسبی" شدن داریم، زیرا میدانیم که "گتسبی" اگرچه ناموفق و ناکام، اما کبیر است و بهیادماندنی.
(0/1000)
ناصر حافظی مطلق
1403/10/13
0