یادداشت هانیه

هانیه

1403/6/25

نازنین
        خیلی از خود کشی ها و قتل‌ها فقط به این دلیل اتفاق افتاده که تپانچه دم دست بوده. انگار صدایی که نمی‌شود نشنیده‌اش گرفت مدام به‌تان می‌گوید:ماشه را بچکان!
. 
و بلاخره "نازنین" را خواندم.
روایت مردی که با جنازه ی همسر خود که روی میز قرار دارد تنهاست و مشغول مرور خاطرات گذشته است. راوی، امانت فروشی بوده که به یکی از مشتریان خود دل میبازد و با او ازدواج می کند اما بعد از مدت ها، جدایی ها آغاز می شود. راوی در خلال مرور این خاطرات، سعی در پیدا کردن مقصر دارد و در تلاش است که بداند چرا این اتفاق افتاد. او گاه خود را مقصر این اتفاق می داند و در جایی دیگر سعی در تبرئه خود دارد.
کتاب را دوست داشتم یا نه؟ خب مگر می شود اثری از داستایفسکی خواند و دوست نداشت؟!
و البته که در ترجمه هم ایرادی نبود.
      
3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.