یادداشت زینب لطفعلیخانی
1403/1/11
آیا میتوانید عکس جسد یک سفیدپوست اروپایی یا آمریکایی را تصور کنید که به فجیعترین شکل کشته شده، روی زمین افتاده و عکاسی بدون در نظر گرفتن حرمت وی، در حال عکس گرفتن از فلاکت اوست؟ تصور چنین چیزی بسیار دشوار و دور از انسانیت است. بدن و به واسطهی آن جسد هر انسانی دارای حرمت و احترام است. اما چند قرنی است که از بدنهایی خاص حرمتزدایی شده است. حرمتزداییای که سالیان سال دوربینهای عکاسان جنگی غربی، از بدن و اجساد آسیایی و آفریقایی و بومیان آمریکایی و... ایجاد کردند. برای این عکاسان تصویربرداری از اجساد «خودی» و نمایش این تصاویر ممنوع بود در حالیکه پخش تصاویر کشتار فجیع مردمان «دیگری» با هدف تضعیف روحیهی آنان، در برنامهی کار قرار داشت. سانتاگ در «تماشای رنج دیگران» میگوید «مردم اغلب از تحمل دیدن رنج نزدیکانشان ناتوانند.» (ص ۷۸) و من به این میاندیشم که در فلسطین فاجعه به حدی عمیق است که نه تنها مردم باید این رنج را زندگی کنند، بلکه باید این رنج را برای عموم دنیا به نمایش بگذارند و دربارهاش توضیح بدهند. این وحشتناکترین و بیرحمانهترین تجربهی عصر پسامدرن است. تماشاچی رنج خویشتن بودن و فراخوانی دیگران به تماشاچی شدن... به امید تبدیل تماشاگری به کنشگری.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.