یادداشت هاجر الله بخشی

جشن همگانی
        کتاب رو چند شب پیش تمام کردم و بعضی داستان ها رو دوبار خوندم. وای در برخی داستان ها کلی از دست قیصری حرص خوردم با این داستان نوشتنش. داستان ها جدای از اینک به فرهنگ میخوان بپردازن به دین هم پرداختن. من در داستان فرار نفهمیدم بالاخره باید از چی فرار کرد؟ از دین؟ یک جاهایی رد پای سوررئال در داستان هاش میاد. یعنی داستان رئال ناگهان ی سیر سوررئال پیدا میکنه. حس میکنم نویسنده خودش تکلیف خودش رو نمیدونسته و این بی تکلیفی رو به خواننده هم منتقل کرده. اکثر داستان ها پایانی نامشخص دارند. سفر عیلامی پایان نامفهومی داره و روایت ناقص و نامفهوم
      
1

25

(0/1000)

نظرات

اتفاقا قیصری  نویسنده دقیقی است و تکلیفش با خودش مشخص است. منتها نکته‌ این است که داستان‌هایش نیاز به دقت و بازخوانی دارند. 

0