یادداشت محمد

محمد

1403/5/12

در غرب خبری نیست
        قلم کتاب واقعا گیراست...
به قول مترجم و همه دوستان کتابی ضد جنگ است...
تقریبا همه این مشکلات و سختی هایی که در کتاب ذکر شد عینا در جنگ ما هم وجود داشت اما، فضا و تفکرات را مقایسه کنید با  روایت فتح و خاطرات سربازان دفاع مقدس خودمان...
چقدر تعاریف ، نگاه ها و ذهنیت ها نسبت به یک پدیده متفاوت است.
به گمانم این تفاوت از عقیده نشأت می‌گیرد.عقیده ای که به جنگ به عنوان جهاد و مبارزه می نگرد...سختی های آن را با یک باور و اعتقادی تحمل می‌کند و ان مع العسر یسرا...
خیلی فرق است بین اینکه مطمئن شوی در جبهه حق هستی و دست خدا را روی شانه ات حس کنی ، با اینکه همانطور که در اثنای کتاب ذکر شد ، شک کنی که تو حق هستی یا جبهه مقابل...
فرق است بین "8 سال دفاع مقدس "و  "جنگ لعنتی منفور"
فرق است بین " دستکاری کردن شناسنامه برای اعزام" و "کاری که دترینگ می کند"
فرق است بین "مهدی باکری ها ، خرازی ها ، همت ها" با "هیمل اشتوس ها"..
باز می‌گویم که این تفاوت ناشی از همان عقیده است...

      
18

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.