یادداشت فاطمه مجاب

احتمالا گم شده ام
        این نوع کتاب‌ها که توش افکار راوی رو می‌خونیم برام جالبن، کتابایی که خیلی وقتا داستانشون تو یکی دو روز می‌گذره و بیشتر افکار و خاطرات راوی‌ان که داستان رو شکل می‌دن. هرچند اینا می‌تونن فکر خود آدمو هم حسابی به هم بریزن! مخصوصا برای کسی مثل من که خودش با نشخوار فکری درگیری داره، خوندن این کتاب بعضی جاها فکر خودمو هم حسابی به کار می‌نداخت و می‌دیدم وسط کتاب حواسم پرت شده و دارم به فلان اتفاق اون روز فکر می‌کنم :/ ولی بازم برای من طوری بود که بخوام تا آخر دنبالش کنم ببینم چی می‌شه و این گندم بالاخره کیه.
یه نکته‌ی منفی این بود که معرفی کتاب تو طاقچه (و احتمالا بعضی سایت‌های دیگه) در مورد این که گندم کی هست یا کی نیست یه سرنخ می‌داد. اسپویل نبود ولی از ابتدای کتاب تو ذهنم بود. ترجیح می‌دادم نمی‌دونستمش و بتونم بدون پیش‌فرض خودم به یه برداشتی در مورد گندم برسم.
      
3

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.