یادداشت سمیرا علیاصغری
1401/12/6
2.9
5
کشتی ناخدا آلن میتونه نمونهای از عشق آتشین روزهای جوانی باشه؛ شوری که کمکم در عاطفهی انسان پدید میاد و بلاخره یک روز در اوج، بهتدریج از حرارت و شکل نخستینش میافته. بعد گذر سالها به خاطرهاش که مثل منظرهی کشتیهای دور میمونه، نگاه میکنی و افسوس میخوری و از خودت میپرسی: «آیا من لیاقتش رو داشتم؟» فریای هفت جزیره، داستان پیچیدهای نداشت، در یک سطح جلو میره و گیرایی لازم رو داره. شاید هم من متوجه لایهلایه بودن داستان نشدم. ضعفهای جدی هم در شیوهی بیان داره؛ مثل سوم شخصی که در ماجرا غایب بوده ولی حتی حالت صورت آدمها و نحوهی قرار دادن کلاه روی شکمشان را توصیف میکند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.