یادداشت رضا صالحی

        این رمان حول محور «شرم» شکل گرفته و کرکتر اصلی در طول داستان با این احساس دست و پنجه نرم می‌کند؛ شرمی که از گذشتهٔ او آمده. ما سایهٔ اتفاقات گذشته را بر شخصیت لی‌لا می‌بینیم و این که چطور تلاش می‌کند با وجود آن‌ها زندگیِ جدیدی را بسازد. 
این رمان رنگ و بوی مذهبی و دینی دارد؛ امّا نه از نوع دگم آن و نه برای توپاچه‌کردن (😁). یک‌طور مواجههٔ پرسش‌گرایانه‌ست و رمان تلاش می‌کند طوری پیش رود که نشان دهد نه مذهبی‌بودن شرم‌آور است و نه پرسش و شک...

در کل جالب و دوست‌داشتنی بود و آدم را غرق فضای خودش می‌کرد؛ ولی خب هم درد داشت و هم در تعویض زوایای دید، ممکنه آدم یکم اذیت بشه وسط داستان. 
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.