یادداشت رضا صالحی
1403/5/9
این رمان حول محور «شرم» شکل گرفته و کرکتر اصلی در طول داستان با این احساس دست و پنجه نرم میکند؛ شرمی که از گذشتهٔ او آمده. ما سایهٔ اتفاقات گذشته را بر شخصیت لیلا میبینیم و این که چطور تلاش میکند با وجود آنها زندگیِ جدیدی را بسازد. این رمان رنگ و بوی مذهبی و دینی دارد؛ امّا نه از نوع دگم آن و نه برای توپاچهکردن (😁). یکطور مواجههٔ پرسشگرایانهست و رمان تلاش میکند طوری پیش رود که نشان دهد نه مذهبیبودن شرمآور است و نه پرسش و شک... در کل جالب و دوستداشتنی بود و آدم را غرق فضای خودش میکرد؛ ولی خب هم درد داشت و هم در تعویض زوایای دید، ممکنه آدم یکم اذیت بشه وسط داستان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.