یادداشت رعنا حشمتی

لالایی برای دختر مرده
        داستان خواندن این کتاب برمی گردد به زمستان 91..
در تلاش برای چاپ "شیرازه" بودیم...
آرمینا و محدثه قرار بود با خواندن کتاب "سرگذشت دختران قوچان" و این کتاب، مطلبی در این باره بنویسند، و من هم که مسئول جمع کردن مطالب بچه ها و این کارها بودم، چند بار خوانده بودمش، در جریان نوشتنش بودم و ...
ولی وقت نشده بود خود کتاب را بخوانم. نمی دانم چرا، اما نشده بود...
تا الان، که بهار 94 است و ...
شاید خود کتاب پنج ستاره نداشته باشد، غم داشته باشد و فکر... حال بد شاید... اما با وجود این حوادث فرعی ای که من را به این کتاب رساند و مطلب آرمینا و محدثه که واقعا از دوستداشتنی ترین مطالب اون نشریه بود و حال خودم در موقع خواندنش...، پنج ستاره رو بهش میده...

"هیفده و هیجده و نوزده و بیست
خدا! کسی به فکر ما نیست؟"
      
4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.