یادداشت نآرَنـ★ـجْ🌿

نآرَنـ★ـجْ🌿

نآرَنـ★ـجْ🌿

1404/6/28 - 00:14

"برای چالز
        "برای چالز و آندره و همه اونایی که کشته شدن."
شورش، خیانت، قتل و انتقام... 
باید ایستاده این کتاب و قلم شگفت انگیز خالقش، زهرای قشنگم رو تشویق کنم. انتقام یک اثر بسیار فاخر از یک نوجوان ایرانی مثل خودمون بود. یک نوجوان از جنس ما که بهتر از هر نویسنده‌ای میدونه مخاطبش از اثر چی میخواد و اینقدر این اثر رو عالی مینویسه تا تک تک حروف با ما خوانندگان این شاهکار صحبت کنن. شاید بگید بخاطر دوست بودنم با نویسنده کتابه که میگم یک شاهکاره ولی باید بگم هرگز همچین چیزی نیست و نخواهد بود. کتاب اینقدر خوب و قشنگ و جذابه که نیازی به تعریف و تمجید انسان حقیری مثل من نداره. 
هر کلمه از کتاب احساساتم رو لمس کرد و روحم رو نوازش داد. ناگفته نماند که هر واژه علاوه بر تمام زیبایی که توی خودش جا داده بود، برای من حس افتخار داشت؛ نه تنها به یک دوست یا یک خواهر بزرگتر بلکه به یکی از دختران سرزمینم که تونسته آرزوی کوچک قبل از خوابش رو با جوهر روی صفحه به رقص در بیاره. 
توانایی این رو ندارم که با کلمات زیبایی این کتاب رو وصف کنم و واژه‌ای برای گفتن اندازه زیباییش پیدا نمیکنم. همه‌چیز این کتاب قشنگ بود، از داستانش تا نویسنده‌اش. 
نقد یا تعریف خاصی ندارم و بیشتر دارم اضافه گویی میکنم چون قطعا خودتون میدونید که انتقام چه شاهکاریه... 

ولی دلم میخواد یکم از کارکتر‌هاش بگم؛ 
یوهان که کاملا بهم وایب ماتیاس (شش کلاغ) رو میداد. یه پسر ساکت و آروم و عاشق و گوگولی
لوریا و ژیانا که واقعا بانو بودن. خیلی بانو بودن 🤌🏻🤌🏻
و وای کاپل یوهان و لوریا که خدا بود و قطعا جزو کاپلای کتابی مورد علاقمه 🛐✨🛐✨🛐
آدرین که حرفی براش ندارم شخصیت جالب و تامل برانگیزی بود و آره
جوزف که به شدت دوستش داشتم با تموم بدی‌هاش واقعا از این شخصیت خوشم میومد و به طرز عجیبی حس  قشنگی نسبت بهش داشتم... 
و تئو... پسرم تئو 🛐🛐🛐🛐🛐 
همه کسایی که از تئو خوششون میومد متاسفم من خیلی قبل از شما مادرش بودم و این قضیه از سوی نویسنده تایید شده  و منم باید بگم پسر خودمه قصد ادامه تحصیل هم دارم🦦🎀

«اسپویل»
. 
. 
. 
و شاید باید اینم بگم؛ برای جوزف...؟ 
بله برای جوزف عزیزم؛ جوزفی که گناه‌کار و همچنین مظلوم بود
برای جوزف.. گناهکارِ مظلوم... 
جوزفی که شاید بد و منفور به نظر برسه ولی کمتر از بقیه درد نکشیده بود و برای من خیلی عزیز بود🫠
پس... برای جوزف پسری که در نهایت چشمانش را بست و با لبخندی مرد :) 
      
170

16

(0/1000)

نظرات

زهرا هژبری

زهرا هژبری

1404/6/30 - 08:38

من اشککک😭😭

1

زهرا هژبری

زهرا هژبری

1404/6/30 - 08:38

مرسی که خوندی کتاب رو و ممنون بابت نقد قشنگتت عزیز دلممم✨😭🫂
1

1

نآرَنـ★ـجْ🌿

نآرَنـ★ـجْ🌿

1404/6/30 - 09:28

قربونت برم عزیزم 😭✨ 

1