یادداشت davoud
1403/10/19
گوستاو فلوبر آثارش را با وسواس خاصی می نوشت. تصور می شود فلوبر نوشتن رمان مشهورش را از اکتبر ۱۸۵۱ شروع کرد و نهایتا آن را در آوریل ۱۸۵۶ به پایان رساند. ولی علیرغم این او همچنان از نتیجه کار رضایت نداشت، با این حال سرانجام به چاپ کتابش رضایت داد. هر چند باید مدت ها می گذشت و ماجرای رسوایی و ممنوعیت رنگ می باخت تا مشخص شود، فلوبر یک شاهکار استثنایی نوشته است. توجه نویسنده به جزئیات در این اثرش مبهوت کننده است. تقریبا هر خواننده ای می تواند به راحتی مناظر کتاب از باغ خانه بوواری تا هتل کوچکی که او مکررا با عشاقش به آنجا می رفت را پیش چشم خود بیاورد. گفتگوهای کتاب مادام بوواری به قدری واقع گرایانه نوشته شده اند که گویی در کنار شخصیت ها نشسته اید و در سکوت به صحبت هایشان گوش می دهید. همین توجه باورنکردنی نویسنده به جزئیات باعث شد تا او را برجسته ترین نویسنده مکتب رئالیسم لقب دهند. وقتی بحث از دشواری ها و دام هایی می شود که اما در زندگی خود گرفتارشان شد، هر خواننده ای مجبور می شود اصول اخلاقی خود را زیرسوال ببرد. ولی آیا واقعا می توانیم اِما را به دلیل دور شدن از شرافت سرزنش کنیم؟ آیا واقعا این کتاب های عاشقانه بودند که ذهن اِمای خیالباف را به هم ریختند؟ یا این مردانی فرصت طلب بودند که او را فریب دادند؟ پاسخ شما به این سوالات هر چه باشد، در نهایت باید گفت که بی شک مادام بوواری یک تراژدی تمام عیار، ولی فوق العاده جذاب و پرکشش است. فلوبر به طرز باشکوه و ظریفی رشته قلب خوانندگان بی شماری را کشیده است. رمان مادام بوواری با وجود پایانی اشک آلود، پرشور و هیجان انگیز و حتی به لحاظ اخلاقی تکان دهنده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.