یادداشت کالیسیا؛
1404/4/22
کتاب خیلی دوستداشتنی و عالیای بود و در نهایت پایان غافلگیر کننده و غمگینی داشت. روند رمان تقریبا تو نیمه اول کتاب خیلی کند پیش میرفت و صرفا جهت آشنایی با شخصیتها و فضای رمان بود و هیجانش از نصف دوم کتاب شروع شد... توصیفات خیلی خوب بود در حدی که به خوبی میتونستی حتی مزهی شیرینیهای کاترین رو توی دهنت احساس کنی. گاهی اوقات واقعا از کاترین بخاطر تصمیماتش عصبی میشدم ولی در نهایت همچین سرنوشت تلخ و بی احساسی حقش نبود. کاش بیشتر روی پایان کار میشد... به نظرم لیاقت جست و هاتا و کاترین و حتی ریون این نبود. انگار که نویسنده فقط میخواسته سریعتر پایان رو جمع و جور کنه و همه چی تموم شه بره و خب... البته که همهی پایان ها خوب نیستن:/ جست یه جورایی شخصیت مورد علاقم بود و واقعا حس و حال خوبی به رمان بخشیده بود و متفاوت از بقیه بود. در کل خیلی عالی بود و یه جورایی اونطور که حرف های دوستام باعث شده بود تو ذهنم بی همتا تصور کنم نبود اما نمیتونم بگم که خاص و عالی نبوده. وایب آلیس در سرزمین عجایب رو میداد. و البته "قاتل، مقتول، ملکه و دیوانه"جملهای که خیلی خوب تو ذهنم حک شده چون انگار پایان رو به صورت مبهم داشت نشون میداد. واقعا ناراحتکننده بود که کاترین مجبور شد از دختری که فکرای شیرین تو سرش داشت به یه ملکه سنگدل تبدیل بشه... پایانش و سرنوشت جست و کاترین... واقعا خیلی غمانگیز بود:/
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.