یادداشت صبرا

صبرا

صبرا

5 روز پیش

        اوایل کتابم.اونجاهایی که وارد بروکسل شده، میگه همه سرشون به کار خودشون بود جززز من! خانمی با خرش راه می‌رفت ، همه تو کار خودشون بودن جززززز من که داشتم نگاهشون میکردم! فلانی تیپش فلان بود و کسی نگاهش نمیکرد جززز من😅🤣خلقیات ایرانی !
تشکر بخاطر لحن سوزناک خواهر ادل  که توصیف قشنگی کرده بود🫠😂
      
13

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.