یادداشت
1403/8/9
4.4
8
ماجراهای نمایشنامه "چشماندازی از پل" در سال ۱۹۵۵ در محله ایتالیایی- آمریکایی ردهوک میگذرد که نزدیک "پل بروکلین" در نیویورک است . عنوان نمایشنامه نیز اشارهای به همین موقعیت مکانی است. این داستان یک موقعیت ارتباطی پیچیده در درون یک خانواده را مقابلمان قرار میدهد. ارتباط سه عضو خانواده که با ورود دو مهاجر ایتالیایی غیرقانونی از اقوامشان دچار تنش بیشتری میشود و این تنشها زمینه رخداد نهایی داستان است. آدمها در ارتباطاتشان گاهی پرتوقع، خودخواه و حساس میشوند. گاهی احترام و توجهی که میخواهند دریافت نمیکنند. گاهی هم به دلیل اصلی مشکلاتشان آگاه نیستند یا قدرت بیان آشکار آن را ندارند و مثل "ادی" (شخصیت اصلی) آن را انکار میکنند. هنگام خواندن نمایشنامه فکر میکردم چطور میشود در این موقعیت بود و از افزایش تنشها در ارتباط کاست؟ (مثلا دوست داشتم بدانم اگر شخصیت "آتیکوس" از داستان کشتن مرغ مینا در این نمایشنامه بود چه میکرد؟ 😊 مطمئنم راهی برای بهبود وضعیت مییافت) در نمایشنامه، شخصیت بئاتریچه (همسر ادی) تا حدی و به شیوه خودش تلاش میکند تا کمی صلح ایجاد کند ولی طرفین اصلی مشکل چنین تلاشی نمیکنند...🤷♀️ در کنار این مشکلات ارتباطی که نتیجه نهایی غمانگیزی هم در پی دارد، مخاطب متوجه فضای کار و زندگی مهاجران ایتالیایی در امریکا و همچنین وضعیت دشوار خانوادههایشان در ایتالیای آن زمان میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.