یادداشت مریم علویان
1403/1/19
تصور میکنم این داستان، در خیال نوشته شده است؛ چنانچه شخصیت اصلی هم در بخشهایی از قصه، بین خواب و بیداری، در حالتی از خستگی که خیال در اوج جولان دادن است، سیر میکند و چنانتر که من هم در چنین حالی داستان را خواندم و لذت بردم. شخصیت اصلی این کتاب، زنی است که سالهاست رابطهای مهم را تمام کرده و حالا برای دیدن مردی که با او در رابطه بوده، به سفری خاص میرود. خود این ایده، همذاتپنداری ایجاد میکند. در سفر هیچ حادثهی عجیبی رخ نمیدهد، همانطور که قبل و بعدش هم ماجراها از اتفاقات سطح زندگی عادی پیچیدهتر نیست ولی احساس، برداشت و برخورد این زن است که جزئیات زیبایی می سازد. همهچیز به نرمی و با ظرافت پیش میرود، مثل خواب، مثل خیال.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.