یادداشت نرگس خالقی

        برناردین اوژنی دزیره کلاری.
دختری ۱۴ ساله که با بی‌خیالی‌اش و به قول خانواده‌اش بی آبرویی بزرگش مسیر زندگی خود و خانواده‌اش را عوض می‌کند. البته اگر از من بپرسند می‌گویم مسیر زندگی مردم فرانسه، سوئد و نروژ یا حتی شاید کل اروپا را عوض می‌کند. 
تأثیری که روی ناپلئون و ژان باپتیسیت داشت، و حتی ان‌جایی که تاثیری نداشت. 
انگار مجبورم به جمله‌ی پرتکرار و کلیشه‌ای :« پشت هر مرد موفق زنی موفق ایستاده» اشاره کنم. 
اما دقیق‌ترش این است: تمام حوادث تاریخ و جامعه یک رودخانه‌ی خروشان است که کف روی آبش را همه می‌بینند و تاریخ را با اسم آن‌ها می‌شناسیم. اما هویت واقعی‌اش آن زیر است. آبی که دارد می‌رود و تاثیر واقعی را روی طبیعت می‌گذارد. 
مثل ویل دورانت که اسم آن سال‌ها را « عصر ناپلئون » می‌گذارد. 
کتاب را دوست داشتم. کتاب تاریخ است و تاریخ نیست. لطافت یک رمان عاشقانه با خشکی تاریخ مخلوط شده و البته دلپذیر.
علی‌رغم تلاش بی‌پایان نویسنده برای خوب جلوه دادن ژان باپتیسیت ، با ناپلئون بیشتر همراه بودم. درون و بیرون یکی بود. نه اینکه لاف طرفداری از جمهوری بزند و برای سلطنت ملیتش را هم فراموش کند. 
در کل دزیره تجربه‌ی لذت بخشی بود. 


      
39

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.