یادداشت محدثه حسنی
1403/2/5
سلام و نور ((من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود.)) این جمله با دلم چه کرد. شیعیان افغانستان خیلی مظلومند خیلی، اینو قبلا با خوندن کتاب بادبادک باز فهمیده بودم و الآن با خوندن خاتون قوماندان بیشتر درکش کردم. بلاخره یک کتاب روایی خوندم که قلمش و توصیفاتش به جونم نشست. احتمالا به خاطر علاقه ی خاتون به نویسندگی بوده که انقدر قشنگ داستانش رو روایت کرده یا شایدم به خاطر اینکه سالها رسالت روایت اهداف لشکر فاطمیون رو به عهده داشته 🤔نمیدونم علتش دقیقا چی میتونه باشه ولی هرچی که هست امیدوارم در نوشته های بعدی خانم مریم قربان زاده این گیرایی قلم ادامه پیدا کنه. نمیتونم بگم کتاب پر بود از جملات نغز و آموزنده اما میتونم بگم از خط به خط کتاب میشه درس زندگی و صبر و عشق گرفت . بخونیدش ، حتما چیزهایی بهتون اضافه میکنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.