یادداشت یاس احمدی
1403/6/11
4.4
53
جان سیاهان مهم است! انگار تاریخ واقعا تکرار میشود. هارپرلی نویسنده کتاب کشتن مرغ مینا در سال ۱۹۶۰ داستان بیگناهی یک سیاهپوست را روایت میکند و چهارسال پس از مرگش در سال ۲۰۲۰، داستانش به وقوع میپیوندد. آن هم به همان طریق، سفیدپوستی با همکاری قانون منجر به از بین رفتن سیاه پوستی میشود. این یعنی جوامع انسانی هنوز در همان نقطه اول ایستادهاند. از بین رفتن بیعدالتی و عدم تعصب نژادی فقط آرزو و هدف محقق نشده ی عدهای( مثل اتیکوس فنیچ) است. گمانم هنوز که هنوز است قوانین میتواند اقلیتها و افراد فرودست جامعه را مثل سیاهپوست داستان حتی اگر شریف و درستکار باشند فقط به خاطر پاپوش و شهادت دروغ یک سفید پوست خطاکار و رذل ، محکوم کند. نکته آنجاست که جامعه از فرد سفیدپوست دل خوشی ندارد ولی فقط به خاطر پایبند بودن به سنتهای کهنه، چشمانش را به روی عدالت میبندد. آخرین چیزی که از این داستان در ذهنم مانده، اسم زیبایش است. در میانه داستان اتیکوس تفنگ بادیای بهعنوان هدیهٔ کریسمس برای فرزندانش میخرد و از آنها میخواهد که به خاطر داشته باشند که هیچگاه به مرغ مینا شلیک نکنند، چون کشتن مرغ مینا «گناه» است. پ.ن: مرغ مینایی که در شمال آمریکا زندگی میکند از گونهایست با بالهای سیاهرنگ!
(0/1000)
1403/6/13
1