یادداشت مِمول هلمز 🌱

        سلاممم
پس از  مدت طولانی دوری از بهخوان عزیز بلاخره به سرزمین خویش بازگشتمم.
اما  جای شرم دارد که بگویم یادداشتی که مینویسم در باب یک کتاب نیست، بلکه  موضوع، یک فیلم است!
امیدوارم عذر من را پذیرا شوید ، چرا که هر کتاب خوانی می‌داند فیلم دیدن کی بود مانند خواندن!
در حقیقت اما هر طور فکر کردم نمیشد از خیر این یادداشت گذشت ، چرا که به شدت تحت تاثیر این داستان قرار گرفتم آنچنان که نزدیک بود ساعت سه بامداد پس از تمام کردن فیلم، بایستم و آن چنان بلند دست بزنم که اهالی خانه از خواب بیدار شودند و از پنجره پرتم کنند بیرون.
فکر نمی‌کنم دیگر روی دست خانم کریستی نویسنده ایی پیدا شود. قدیم تر ها فکر میکردم زیبایی قلم آگاتا خانم کریستی به پیچش های داستانی بی نظیرشان است، هرچند که اکنون هم منکرش نمی‌شوم ، اما  دریافتم که چیزی وجود دارد فراتر از ایده های داستانی خانم کریستی، چیزی به نام شخصیت پردازی
هرچند که با کمال شرمساری  مججد میگویم که من‌کتاب را نخواندم، اما باید بگویم کارگردان فیلم و بازیگران قطعا روح خانم کریستی را در آن دنیا شاد کردند، زیرا تک به تک آنها نقش را آنچنان مملوس بازی می‌کردند که انسان حس میکرد خود مسافر قطار سریع و سیر شرق است.
پ.ن: تصمیم آخر پوآرو از صمیم قلب بنده را خوشحال کرد، دمش گرم😔😂
 
      
33

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.