یادداشت Sheida Hanafi

        حیف وقتی که براش گذاشتم 🫠
با این حال این یادداشت من برای کمک به شما💖

این کتاب با یک ایده‌ی بامزه و متفاوت شروع می‌شود: کتاب‌فروشی‌ای عجیب که فقط شب‌ها باز است، و مشتری‌هایی که فقط کتاب‌های خاصی را قرض می‌گیرند و هرگز نمی‌خرند. یک راز پنهان، یک فرقه‌ی مرموز، و ترکیبی از تکنولوژی مدرن و عشق به کتاب‌های قدیمی. اما متأسفانه، تمام این نویدها خیلی زود فرو می‌ریزند.

📌 سطحی، کش‌دار، و ناامیدکننده
در ظاهر، داستان یک معمای بزرگ را دنبال می‌کند، اما هرچه جلوتر می‌رویم، عمق ماجرا کمتر و کشش داستانی ضعیف‌تر می‌شود. معماهایی که قرار بود نفس‌گیر و رازآلود باشند، در واقع به‌طرز خنده‌داری سطحی و ساده‌اند. گوگل و الگوریتم و رمزگشایی، بیشتر ابزارهای نمایشی‌اند تا عناصر جدی روایت.

📌 پایانی که ارزش این‌همه مسیر را ندارد
وقتی بالاخره تمام رمز و رازها حل می‌شود، با یک پیام اخلاقی لوس و شاعرانه درباره «جاودانگی از راه تأثیرگذاری» روبه‌رو می‌شویم. آن‌هم بعد از چندصد صفحه تلاش پرزرق‌وبرق و اغراق‌شده. پایان داستان نه‌تنها غافلگیرکننده نیست، بلکه توهینی‌ست به هوش خواننده‌ای که منتظر یک ایده‌ی درست‌وحسابی بوده.

📌 شخصیت‌ها کلیشه‌ای و تک‌بعدی‌اند
قهرمان داستان، بیش از آن‌که واقعی یا قابل همذات‌پنداری باشد، بیشتر شبیه آدمی‌ست که قرار است صرفاً مخاطب نسل گوگل را راضی نگه دارد. شخصیت‌های فرعی هم در حد تیپ باقی می‌مانند و هیچ‌کدام عمق یا تحول خاصی پیدا نمی‌کنند.

📌 تلفیق سنت و تکنولوژی؟ یا فقط شعار؟
کتاب تلاش می‌کند بین کتاب‌دوستی سنتی و قدرت تکنولوژی پلی بزند، اما در نهایت هیچ‌کدام را عمیق نمی‌کاود. نه کتاب‌ها در این داستان جان دارند، نه تکنولوژی پیچیدگی ...