یادداشت فاطمه افضلی
1403/2/14
تا حدودی از دیدگاهها و نوع تفکر محمد طلوعی خبر داشتم. کارگاه دوساعته «تفاوت مموآر و جستار»ش را که گوش دادم و تقریبا عین دو ساعت را نکتهبرداری کردم، گفتم بروم ببینم در نوشتههایش چند مرده حلاج است. ویرانههای من را بعد از و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد خواندم. آنقدر متفاوت بود و آنقدر قلم طلوعی قوی بود، که هرچه خشم از «کسی نمیداند...» داشتم را شست و برد. محمد طلوعی به معنای واقعی کلمه بلد است جستار بنویسد. بلد است عقایدش را طوری بنویسد که مخاطبی که با افکارش همراه نیست، نهایتا بگوید «خب این هم یه نظریه دیگه». و بلد است جهانبینیاش را توی چشم مخاطب نکند. برخلاف مهزاد الیاسی که طوری پرکینه نظرش را مینویسد که مخاطب خواهناخواه فک بالا و پایینش را محکم به هم فشار میدهد و میگوید «چه حرفا.» بعضی جاها با محتوای کتاب خیلی همراه نبودم. با فرمش اما چرا. با فرم استخواندار و گیرایش.
(0/1000)
1403/2/18
0