یادداشت زهرا سادات رضایی

        
راستش رو بخواید برخلاف تصمیم کتاب رو کامل نخوندم. تلخیش جانم رو گرفت. کتاب خط داستانی نداره، هرچه هست؛ واقعیت عریان و دردناک سه سال محاصره‌ سربرنیتسا و روایت قتل عام و نسل کشی مردمانشه. 
حال امشبم، حالِ همون شبیه که کتاب "پانصد صندلی خالی" رو خوندم. مثل همون شب که با خوندن محاصره‌ی الفوعه و کفریا نفسم حبس شد و بعد از شنیدنِ فاجعه‌ی گذرگاه راشدین قلبم منفجر شد. 
امروز هم‌زمان که داشتم از روزهای محاصرۀ غذایی و تسلیحاتی مناطق مسلمان‌نشین بوسنی می‌خوندم با یک خبر از غزه زار زدم؛
فقط در شش هفته گذشته ۸۰۰ فلسطینی در صف غذا توسط اسرائیل و شرکت های امنیتی که در پوشش اقدامات حقوق بشری عمل می‌کنند به شهادت رسیدند.

وَ شیطان به یک روش ثابت در پیِ نابودیِ آدم‌هاست؛
شیطان همون شیطانه
إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
فقط میدان مبارزه‌ش به لحاظ جغرافیایی عوض می‌شه
یک روز تو قلب اروپا، یک روز آمریکای لاتین، یک روز آفریقا، یک روز غزه،  یمن، عراق، سوریه، لبنان، ایران...
یک روز در لباس ابوسفیان با پیامبر مبارزه می‌کنه
یک روز در لباس ترامپ و نتانیاهو با حماس و حزب الله و انصارالله و سپاه قدس...
      
250

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.