یادداشت مریم شفیق
3 روز پیش
نظر تمام کسانی که این کتاب رو خوندن و به گوش من رسیده مشابهه : چقدر واقعی! دقیقاً حقیقت رو بیان می کنه. ولی من هرگز این کتاب رو دوست نداشته و مطابق با واقعیت ندیدم. احساسم به این کتاب مطابق سخنان شهید مطهریه در مورد حماسه ی عاشورا : عاشورا دو صفحه داره، یکی سیاه و دیگری سفید. فرشتگان فقط صفحه ی سیاه بشریت رو دیدن که پرسیدن : چرا می خواهی موجودی خلق کنی که در زمین فساد و خون ریزی به راه میندازه؟ ولی خداوند که از صفحه ی سفید بشریت هم آگاهه، فرمود : من چیزی می دانم که شما نمی دانید. می دونم تقریباً همه ی انقلاب ها محکوم به شکست بودن. می دونم برای ساخته شدن یک جامعه ی جدید و بروز تحول، تغییرات یک شبه کارساز نیست بلکه باید از پایه و تدریجی، فرهنگ سازی کرد (مثل کاری که پیامبر برای ترویج دین انجام دادن). می دونم پادشاه فرانسه رفت و ناپلئون اومد... می دونم تزار ها رفتن و کمونیست ها اومدن... به وضوح می بینم سرنوشت انقلاب خودمون چی شده... دارم تو عواقب خیانت ها، ندانم کاری ها و بی لیاقتی هاش زندگی می کنم! ولی هیچ کدوم از این ها،به نظرم کافی نیست تا آدم به انقلاب، فقط به چشم سیاهی نگاه کنه و بس! حداقل برای لحظهای مردم؛ تو مسیر یک انقلاب، با هم همدل و همراه شدن، فداکاری کردن، نوع دوستی کردن. برای لحظهای به چیزی جز زندگی روزمره و خودشون فکر کردن. سرنوشت خیلی ها طی انقلاب ها عوض شد. شخصیت خیلی ها ساخته شد. بچه هایی پرورش پیدا کردن که معلوم نبود بدون اون انقلاب، تو چه مسیری قدم برمی داشتن. خیلی ها در طول یک انقلاب، راه خودشون رو پیدا کردن. حتی اگه بعداً سقوط کردن. حتی اگه خیانت دیدن و پشیمون شدن. حتی اگه وضعیتشون بدتر از قبلِ انقلابشون شد... . ولی باز هم می ارزید! چون فقط این دنیا، نیست! دنیای دیگری هم هست. دستِ غیبی هم هست. حساب تک تک فداکاری ها، جهاد ها و زحمت ها رو دارن و بابتش قراره اجر دریافت کنن. مهم نیست یکی از خوک ها رو خائن اعلام کنن. مهم نیست اسب زحمتکش رو به سلاخ خونه بفرستن. چون پاداش این قبیل زحمات، محفوظه. همون طور که سزای خیانت کار ها هم سرجاشه. کی می تونه بگه تمام کارهایی که کرده، با موفقیت همراه بوده و سرانجام، به مطلوبش رسیده؟ زندگی این دنیا، جز رنج نیست. تنها چیزی که مهمه، اینه که تلاشمون رو بکنیم. چه می دونیم آینده ی تغییر چطور میشه! ما باید کار درست رو انجام بدیم و باقیش رو بسپریم به خدا. برای همین،هرگز با محتوای این کتاب موافق نیستم. درسته که کمونیست ها کابوسی به معنی واقعی کلمه ایجاد کردن... ولی تزار ها هم در فساد و ظلم و تبعید، چیزی کم نذاشتن.
(0/1000)
نظرات
2 روز پیش
خدا قوت بابت نظرتون! از اونجایی که این اپلیکیشن، صفحهی پروفایل خوبی رو با جزئیات در اختیار عموم میذاره، می تونین به صفحهی من مراجعه کنین تا مطمئن بشین مسیر کتابخوانی بنده اصلاً به اون محدودیت و خشکی که تصور می کنین، نیست (هر چند که خوشحال میشم اگه بتونم ۱۱۰ جلد بحارالانوار رو مطالعه کنم). دفاع بیشتری هم نمی کنم! به نظرم مشکل اصلی نظر شما با یادداشت من، شرایط فعلی جامعه است برای همین، به محض اینکه چشمتون به عبارت "شهید مطهری" افتاد، دیگه توجهی به ادامه ی نظرم نکردین. مشکلی نیست، درک میکنم! خودم هم از این شرایط بشدت عصبانیم.
0
حسین
2 روز پیش
0