یادداشت آویسا

آویسا

آویسا

7 روز پیش

        باکره و کولی، روایتی متفاوت از عشقی متفاوته. عشقی از جنسی کمتر آشنا هم برای دنیای مدرن امروزی و هم دنیای متعارف زمان خودش... عشقی که بر لبهٔ تیغی راه میره که یک سمتش عشقی ناب و به دور از هوس‌های گذرا و سمت دیگرش  فراغت از اخلاقیات خوابیده. چیزی که در ظواهر اولیه کاملاً متناقضه اما اگه این دو عنصر از چیزی که فکر میکنیم بیشتر در هم تنیده باشند چی؟ اگر عشق حقیقی واقعاً به قدری ناب و خالص باشه که اخلاقیات نتونه مانعی برای چشم‌پوشی ازش باشه چی؟ 
به هر روی، کم لطفیه اگر باکره و کولی فقط به یک داستان عاشقانه محدود بشه... 
آنچنان که زندگی چیزی بیشتر از یک چهاردیواری امن در کانون خانواده و پایبندی به قواعد اخلاقی و اصول متعارف جامعه‌ی زمانه‌ست و میتونه در کناره‌ی جاده‌ای پر پیچ و خم، بین گاری‌های سرپوشیده و دامن‌های بلند و لباس‌های رها با رنگ‌های فام‌دار و رقص‌های کنار آتش و خواب‌های ملتهبی که خبر از آینده میدن هم شکل بگیره، داستان باکره و کولی هم چیزی بسیار فراتر از یک تجربه‌ی عشقی ناب از جنسی متفاوته... 
داستان آدم‌هاست... داستان زندگی آدم‌ها و سرشت متفاوتشون... به طوری که می‌تونه یک مطالعه‌ی شیرین از مفاهیم عمیق باشه...
به عقیده‌ی من، داستان باکره و کولی نه فقط در زمان خودش، که در زمانه‌ی امروز هم موجب تحول ذهنی و ایجاد بستری برای دوباره فکر کردن به مفاهیم به ظاهر پیش پا افتاده‌ی زندگی میشه...
      
315

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.